Sunday, December 11, 2011

توافق بسیجی و شکمش

بسیجی با شکم خود همی گفتی، تا چند من کار کنم تو بخوری؟؟

ناگاه شکمش به سخن آمد که غمین مباش زین پس من کار میکنم تو بخور...!
:-)

Friday, December 9, 2011

پرسپولیس را خدا آزاد کرد: حمید استیلی استعفا داد !

استیلی استعفای خود را به صورت شفاهی اعلام کرد

ما پرسپولیسی‌ها از ترس "شادی بعد از گل"، به استقلال گل نزدیم.

آخه ما جنبه شادی بعد گل رو نداریم
:دی 

Tuesday, November 1, 2011

بسته و سانسور شدن حساب کاربری منتقدان رضا پهلوی، نشانه خوبی در بالاترین نیست

امروز صبح طبق معمول که وارد بالاترین شدم سراغ بوکمارکم رفتم و دوستانی رو که به لینکها و بحث هاشون علاقه منمدم اَپن آل کردم رسیدم به حساب کاربریه پرندک با کمال تعجب متوجه شدم که حساب کاربری ایشان به مدت 30 روز تعلیق شده.

کوتاه عرض کنم مشکل من بسته شدن حساب کاربری شخصی خاص نیست ایراد اینجاست که در قبال این حکم رای به این کوتاهی نوشته شده: این حساب کاربری بدلیل نقض قوانین بالاترین تا 30 روز دیگر بسته است.

وکیل وصی کسی نیستم و قصدم محکوم کردن بالاترین نیست اما ممکن است روزی این نوشته را به علت مخالفت با سلطنت طلبها و شخص رضا پهلوی بر سر در حساب کاربری ام ببینم و در کمال تعجب تمام زحمات 2 ساله ام در بالاترین دود هوا شود بدون هیچ توضیحی.امیدوارم که بالاترین  دلیل خوبی برای تعلیق فعالیت این دوستمون داشته باشه.

تا  روزی که دلیل موجهی برای این داستان نداشته باشم بالاترین رو مقصر میشناسم و این راه و روش را محکوم میکنم و برای مدیرانش متاسفم که در راه دیکتاتوری و دیکتاتور پروری گام بر میدارند.
از دوستان گرامی هم خواهشندم این روش  این روش را محکوم نمایند تا روزی دگر گرفتار دیکتاتوری دگر نشویم.
 


 


Friday, September 16, 2011

نتیجه به کنار. در پایان دربی، امتیازهای پرسپولیس از تعداد گل‌های فرهاد مجیدی کمتره!


کم مونده پرسپولیس بره دسته دو !


منبع

فارق از بحث برد و باخت دربی باید گفت این اسمش فوتبال نبود،ترکمون بود!

بازی که 4 تا پاس سالم رد و بدل نشه و تمام جزابیتش بازی به اصطلاح جوان مردانش باشه که اسمش فوتبال نیست.
آخه اگر این بازی اسمش فوتباله بازی بارسلونا چیه؟
یه گل الله بختکی میزنن تا آخر بازی شوت شوتک بازیه

واقعن که خجالت آوره اسم این ترکمون رو بزارن فوتبال جمعش کنید بابا
حیف اینهمه پول که میدن به این خاک بر سر ها...

Thursday, September 15, 2011

امنیت را به دخترانمان هديه دهیم

زنی بود زیبا با چهره ای مصمم که رد تجربه در آن به چشم می خورد و مرد،همسرش، چهره ای مهربان و دلنشین داشت.زن طرف صحبت من قرار گرفته بود.
مشاوره می خواستند در خصوص شروط ضمن عقد.
دخترشان در آستانه ازدواج بود و آمده بودند تا از شروط بدانند.
لبخند به لبم نشست از تصور اینکه پدر و مادری تا این حد نگران آینده دخترشان هستند که خودشان شخصا در حال پیگیری این موضوع هستند شاد شده بودم، که در صجبتهای مقدماتی به داماد آینده گفته بوده اند که نیازی به مهریه سنگین نمی بینند اما می خواهند که حتما دخترشان حق طلاق داشته باشد.
در مورد تمامی شروط و نحوه ثبت آن برایشان توضیح دادم.
مرد چند کلمه ای بیشتر حرف نمی زد.بعد از حدود یک ساعت و در حالیکه میخواستند بروند مرد به آرامی گفت: 
" می دونید،من میگم دختر آدم هزارتا سکه هم که مهریه داشته باشه نمی ارزه به یه لحظه سختی و ناراحتیش در خونه شوهر،مهم اینه که هر وقت ناراحت بود بتونه برگرده"
و من بعد از مدتها از دیدن افرادی که برای مشاوره آمده بودند پر انرژی شده بود و لبخند از لبانم دور نمی شد.
منبع

Monday, September 12, 2011

شما هویج نیستید!

در ایران پسرهایی پیدا می شوند که اگر دختر موردعلاقه شان به خواستگاری آنها جواب منفی بدهد، یکی از این گزینه ها را انتخاب می کنند:
۱. اسیدپاشی
۲. قتل روی پل مدیریت
۳. تجاوز یا آدم ربایی
۴. اتاق تمساح ها

آن وقت توی چین، پسری به اسم«چنگ کان» هست که بعد از شنیدن «نه» از دختری به اسم «ژائو»، رفته تحقیق کرده و دیده او از عروسکی به شکل هویج در یک انیمیشن خیلی خوشش می آید. بنابراین پنجاه دست لباس به شکل این عروسک هویجی (که ده هزار پوند برایش آب خورده) تهیه کرده و به تن خود و ۴۹ نفر از دوستانش پوشانده و با همین اکیپ و تیریپ، رفته جلوی یک فروشگاهی و دوباره از «ژائو» خواستگاری کرده و البته موفق شده!
به نظر شما چرا پسرهای ایرانی در این جور مواقع دست به این جور ابتکارها نمی زنند؟
الف. چون هویج شدن به اندازه آن چهار گزینه اول، هیجان ندارد
ب. چون در چین، دختر کم است و در ایران زیاد
ج. چون منتظرند «ابتکار چینی» هم به بازار بیاید بروند بخرند
د. چون خودشان هویجند

شعر مرتبط:
به من گفتی «نه» و بسیار گیجم
به فکر راه حلی مثل«بیجه» م!
تو خواهی شد زن من، حرف بی حرف!
گمان کردی که اینجا من هویجم؟!
منبع

Friday, August 26, 2011

شهردار سئول در سال ۱۳۵۴:امیدوارم روزی سئول هم مانند تهران شهر پیشرفته‌ای گردد /چی بودیم، چی شدیم!

پیش از انقلاب به دنبال مسافرت شهردار وقت تهران به سئول در سال ۱۳۵۴ درجهت همکاری بین دو کشور سنگ بنای دو خیابان بزرگ در پایتخت دو کشور گذاشته شد.خیابانی در تهران با نام سئول و خیابانی در سئول با نام تهران در این قرار داد شهردار سئول آروز می کند این تفاهم باعث گردد تا سئول نیز به مانند تهران شهر پیشرفته ای گردد و این درست در زمانی بوده است که وضعیت اقتصادی مردم کره نابسامان بوده است.نکته جالب آن است که خیابان تهران تنها اسم خارجی در میان خیابان های سئول است حال با گذشت ۳۳ سال خیابان تهران مبدل به اصلی ترین، زیباترین و گرانقیمت ترین خیابان سئول شده است.دفاترصدها شرکت عظیم تجاری ـ صنعتی و دفاتر شرکت های بزرگ بین اللملی از قبیل یاهو و برجهای بلند این خیابان که یک سرمایه گذاری بیش از ۱۰۰میلیارددلاری را به خود جذب کرده است در این خیابان قرار دارد و این در حالی است که خیابان سئول در تهران تنها اتوبانی به خود دیده است. اینک این دو خیابان جلوه معنی داری به داستان توسعه یافتگی این دو شهر و کشور بخشیده است. معنایی که برای ما ایرانیان بسیار درد آور و قابل تامل است . و جالب آنکه رویایی کره ای ها برای تبدیل به ایران توسعه یافته با گذشت سی و چند سال برعکس شده است و تبدیل به رویای ایرانیان برای رسیدن به کره شده است. در یک مقایسه تطبیقی سرعت عمل و پیشرفت کره و ایران را در جهت توسعه یافتگی با مشاهده سرنوشت دو خیابان سئول در ایران و خیابان تهران در کره می توان به وضوح دید. 






 اینم عکسای خیابان سئول تهران واقعن جای تاسف داره!



Wednesday, August 24, 2011

آقای موسوی خوئینی یه مثل هست که میگن : دستي را كه نميتوان بريد بايد بوسيد !

محمد موسوی خوئینی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز دراظهار نظری گوهر بار فرموده اند: "اصلاح طلبان نه تنها با شعار علیه رهبری مخالفند" بلکه آنان در چارچوب نظامی دست به کار سیاسی زده اند که تمام اصول قانون اساسی آن و از جمله "اصول مربوط به رهبری، همگی یک کل منسجم را تشکیل می دهند و از یک اعتبار برخوردارند."

قبل از اینکه توضیح بدم نظرم بر این هست که ما مردم  دستبوسی دیکتاتور رو نمیکننم چون اعتقاد داریم که میتونیم دستش رو قطع کنیم.

اینجاست که این ضرب المثل کاملن در مورد شما و برخی از اصلاح طلبان صدق میکنه و برازنده شماست که خدمت مقام عظمای ولایت رفته و دستبوسی کنید همچونان که امثال مهاجرانی و.. خدمت آقا به دستبوسی افتادند.شما اگر عرضه داشتید و ریگی به کفش نداشتید،  آن روزی که مردم جون خودشون رو کف دستشون میگرفتن و به فراخوانهای شما با جون دل گوش میکردن اون یکی دست این مردک رو هم قطع میکردید و نیازی به دستبوسی و پاچه خواری امروزتان نبود. لیاقت شما بیش از این نیست و این صفت دست بوسی برازنده شماست مبارکتان باشد.

جای تعجبش برای من اینجاست که چرا در حین اعتراضات مردم در 2 سال گذشته هیچ مخالفتی با شعار علیه حضرت آقا نداشتید ولی بعد از حدود 2 سال دم برآوردید؟
بوی کباب آمده؟ نزدیکه انتخاباته؟ دنبال سهم خواهی هستید؟

به هر حال دنبال هر چه که هستید و به نمایندگی از هر کس که این سخنان رو فرموده اید بدانید که در همیشه رو یه پاشنه نمیگرده و شما را باز ارجاع میدم به این ضرب المثل معروف که: نون به نرخ روز خور نباشید!

Sunday, August 21, 2011

تقاضای عاجزانه از مسئولین بالاترین: یا فکری به حال این مجاهدین هنجار شکن بکنید! یا این سیستم فیلتر بالاترین رو غیر فعال کنید!

مجاهدین باید بدونن که اینجا اشرف نیست که چماق بردارن بزنن تو سر کاربرها و ساکتشون کنن البته به دلیل نقص سیستم فیلتر بالاترین این رفتار گله ای گونه خیلی خوب جواب داده و باعث سوء استفاده عده ای هنجار شکن شده .هرچند باید این رو اضافه کنم که منفی گله و هماهنگ در مورد هر نظریه ای بسیار بد و سوء استفاده از قوانین خیلی زشت  و زننده  است.

باید در نظر گرفت که هدف  دست اندر کاران بالاترین از این سیستم فیلتر این نبوده که باعث حذف مخالفین باشه اما در حال حاظر سیستم فیلتر بالاترین ابزاری برای سرکوب و شمشیری برای نابودی لینکها شده که در صورت هماهنگی باندی  بین کاربران نتایجی خوب برای سانسورچیان دارد که البته عواقبی بد برای سایت بالاترین.

کافی است شما در حین ارسال لینک فقط و فقط یکبار بتوانید تعداد رای منفی را از مثبت داده شده بیشتر کنید، تا باعث فیلتر شدن همیشه لینک مورد نظر گردید، حتی در صورت داغ شدن لینک به دلیل پیش فرض همیشه روشن بودن فیلتر، لینک از نظر ها و کلیلک ها دور میماند و تعداد کمی قادر به دیدن لینک مورد نظر میشوند.

برای حل این مشکل 3 راه موجود میباشد:
1.  پیشفرض سیستم فیلتر خاموش باشد و در صورت لزوم هر کس برای خود روشن نماید
2. کلن این سیستم فیلتر بر چیده شود
3. اینکه با کاربرانی که به صورت تیمی و باندی به لینکها منفی داده میشود برخورد شود حالا فرقی نمیکند که چه گروهی باشند

ما کاربران بالاترین باید بدانیم که برای آزادی اینجاییم و  نباید نسبت به این موضوع بی تفاوت باشیم  چون  این رفتار عین دیکتاتوری است و باعث رنجش کابران میشود.

  چند مورد از لینکهای کاربران رو برای نمونه اینجا میگذارم و خودتون قضاوت کنید که با چه رفتار زشت و سانسور گونه ای و گله ای این لینکها به فنا رفته و زحمت عزیزانی که این لینکهارو ترجمه کردن یا نوشتن رو با چند تا منفی گله ای از بین بردن:
البته دوست خوبمون الفرد در این لینک  تذکر داده بود و گوشزد کرده بود اما مثل اینکه ترتیب اثر داده نشده
خلاصه از ما گفتن بود امیدوارم که با همفکری کاربران گرامی و تیم فنی بالاترین راهکاری بجا و برازنده بالاترین ایجاد گردد و مشکل رفع گردد با احترام
http://balatarin.com/permlink/2011/8/15/2666394
 http://balatarin.com/permlink/2011/8/20/2673757
http://balatarin.com/permlink/2011/8/18/2670999

یه مثل باحال از شیرازی ها شنیدم که میگن:

شیرازی ها یا مَستن یا پای بَستن یا خَستن...
یه استاد شیرازی داشتیم که همیشه این مثل رو میزد میگفت بر عکس اصفهانی ها که پول هاشونو خرج نمیکنن و ما شیرازی ها اگر تو یک روز 20 هزار تومن در آمد داشته باشیم تا اونو تمومش نکنیم کار نمیکنیم...

 البته باید بگم ارادت خاصی به دوستان شیرازی دارم  و کلن شهر شیراز رو خیلی دوست دارم به خاطر مردمش و اماکنش امیدوارم همه ایرانیها حداقل یک بار رو به شیراز سفر کنن.

Thursday, August 11, 2011

به سلامتیه مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریفه, هیچکی به احترامش بازی نمیکنه...

*یعنی ما از مهره های تخته نرد هم کمتریم! به سلامتیه مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریفه, هیچکی به احترامش بازی نمیکنه...
 *چهارشنبه سوری آتیش بازی میکنیم،گیر میدین!
وسط تابستون آب بازی میکنیم ،گیر میدین!
حداقل خاک بازی رو آزاد کنید ،
یه خاکی به سرمون بکنیم ...!
*شما که قدت بلنده ،
این عمامه ی منو اونجا آویزون کن ! پیر شی.
[جنتی در کشتی نوح خطاب به زرافه بغل دست خودش]
 
*از بابام پرسیدم :
نظرت در موردِ انتخابات چیه ؟ شرکت کنیم یا نه ؟
گفت: تو دیگه ماشاالله خودت عاقل و بالغی ، باید خودت تصمیم بگیری ،
ولی هر کی رفت رای بده دیگه برنگرده خوونه ...!!!
*دارم خامه رو با نى ميخورم كه بهم بگن خامه نه اى
*موقع افطار، رسانه ملی گوشه ی صفحه،
تایمر معکوس نشون میده..!
انگار مسابقه دو ۱۰۰ متره !
کم مونده واسه اینکه مسابقه واقعی تر باشه،
با اتمام تایم، تپانچه هم شلیک کنن ...!
*احمدی نژاد :با برنامه های دقیق،مدون و کارشناسی شده ...
انشاالله تا پایان دوره ریاستم تمام مردم ایران ،
تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی قرار میگیرند ...!
*وقتی مضرات سیگار رو تو یه مجله خوندم؛ اینقدر ترسیدم که قسم خوردم دیگه مجله نخونم
*تو جهنم همش میگی :
یادش بخیر تو ایران هم همینجوری بود ...!
*نانوایی (چند سال دیگه) :

- آقا این نون ها چنده ؟
- سه هزار تومن!
- از اینا سایز medium هم دارید ؟
- نه فقط xlarge!
- باشه یه چند جا دیگه قیمت کنیم ، مزاحمتون میشیم دوباره ...!
*ساعت 6 دارم از خونه میرم بیرون ،
میگم : 12-11 میام!
بابام میگه :
حالا خودت به درک اون دختره صاحاب نداره ..؟
*یکی رو میشناسم 5 ماهه گیتار تمرین میکنه .
چند وقت پیش میخواست خودکشی کنه که نذاشتن!
ازش پرسیدن: چرا میخواستی خودکشی کنی؟ افسرده‌ای؟
برگشت گفت :نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خدافظی کنم !!
*احمد زیدآبادی قبل از اینکه برگرده زندان،
نصفه شب میشینه پای کامپیوتر، میگه :
بعد از دو سال و خورده‌ای که زندان بودم،
برم ببینم تو نت چه خبره...
چه جالب... جشن بزرگ آب بازی در پارک...!
همایش خزها... !
شوشول فرنود...!
خوبه خوبه...
خدا این دل شاد رو از جوونهای این مملکت نگیره... !
برم زود بخوابم که فردا باید خودم رو اوین معرفی کنم...!
*تا حالا دقت کردی :
کلمه Gf روی کیبورده فارسی مـیــشه لب ...!!!
*+ببخشیــــد ک.ا.ن.د.م با طعمِ کاکتوس دارین ؟!!

-منظــــورتون ک.ا.ن.د.مِ خار داره ؟؟!!!
*خانم : آقا یه فلش مموری بدین لطفا .

فروشنده: چند گیگ باشه ؟

خانم: یاسی یا صورتی باشه ...!
...

 

Sunday, August 7, 2011

آقایون سپاهی! سد و پالایشگاه که انتخابات نیست زیر و روشو دزدی کنید! خراب میشه رو سرتون

آقایون سپاهی عادت کردن به دله دزدی
فکر میکنید برای چی همه پروژه ها بعد از افتتاح نابود میشه ؟
پروژه قطار شیراز به اصفهان که یک روز هم کار نکرد،
پروژه پالایشگاه که به یک ساعت نکشید ،
پروژه سد گتوند و...
به خاطر دله دزدی و زیرو رو کشیدن برادران قاچاقچی

مسلمانی و مسلمون بودن یعنی این...!؟


Saturday, August 6, 2011

خاک بر سر پادشاهی که یه آخوند دوزاری اینطور مسخره اش کنه...!

این قزاق زاده بی عرضه ، بیغیرت و ترسو آبروی هرچی پادشاه بود برد. معلومه کسی که هیچ تلاشی نکرد برای بدست آوردن حکومت و با یک کودتای مهندسی شده قدرت رو بدست آورده بود و دولت مردمی مصدق رو نابود کرد نبایدم حال روزی بهتر از این داشته باشه..نادر شاه کجا این مردک کجا!؟
حال هی بیاید داد بزنید پهلوی انسان ساز من اگر جای خاندان پهلوی بودم و یک ملا اینطوری دستم می انداخت و بهم میخندید نسل اند نسلمو از نظر مردم قایم میکردم.
واقعن که طرفدارهای آق رضا ببینن و اینو برای خودشون درس عبرت کنن شاه و شاهزاده به دست یک آخوند و برای همیشه از بین رفت و با این آبروریزی هیچ راهی برای بازگشت وجود نداره.
مردم خیلی عزت و احترام سرت بزارن بعد اینکه پولهارو پس دادی شاید بزارن تو انتخابات شرکت کنی، اونم شاید...


مردمانی که می خواستند گوسفند بمانند/ به مناسبت قتل ها و کشتارها توسط گرگها در دهکده ما...

یکی بود,یکی نبود دهکده ای بود معمولی,با مردمانی معمولی.
آن ها زمین را می کاشتند وشادمان محصول خود را درو می کردند.روزها,گوسفندهاشان را به چراگاه های سرسبز می بردند و شب ها آن ها را به آغل برمیگرداندند.همه چیز معمولی معمولی بود.شادی ها,عروسی ها,تولدها,خنده ها وگریه ها.
اما یک شب وقتی همه از کار به خانه برگشتند,صدایی غیر معمولی در دهکده پیچید.گرگی زوزه کشید.بره ای بع بع کرد و بعد همه چیز دوباره معمولی شد.
صبح,مردم دهکده,حیرت زده رد پای خون آلود گرگی را دیدند که در میان رد پاهای معمولی ده,عجیب بود.پچ پچ ها آغاز شد.مردم ده از چیزی غیر معمولی حرف می زدند.گرگی به دهکده آمده بود که حتی پیرترین ها در هیچ زمانی از زندگی معمولی شان چیزی از او به یاد نداشتند.مردم می خواستند همه چیز معمولی باشد,پس سکوت کردند و به کارهای روزانه ی خود پرداختند.
کشاورزان به مزرعه رفتند و چوپان ها به چمن زار.
ناگهان در میان صداهای معمولی ده,صدای فریادی برخاست:
-گرگ آمد!گرگ آمد!
چوپان بیچاره بر سر خود می کوفت و فریاد می زد.مردم,همه,دست از کار کشیدند و به طرف چمن زار دویدند.گرگ رفته بود,با رد پایی خون آلود بر چمن زار.آن ها که گوسفندی نداشتند در دل شادمان شدند و آن ها که گوسفند داشتندو گوسفندشان طعمه ی گرگ نشده بود,از خوش اقبالی خود خدا را سپاس گفتند.بعد همه با چوپان همدردی کردند و سر کار خود برگشتند.
شب دوباره زوزه ی گرگ,دوباره بع بع  گوسفند و رد پای خون آلود بود.مردم دهکده هیچ نگفتند.فقط به هم نگاه کردند و خوابیدند.
صبح,مردها,سراسیمه به سراغ آغل هاشان رفتندو چند بار گوسفند ها را شمردند.آنگاه شادمان از این که گوسفندی از آغل آنها دریده نشده,نفس راحتی کشیدند و همه با بیچاره ای که گوسفند از دست داده بود همدردی کردند.یک همدردی کاملا معمولی.بعد,یکی یکی,به دنبال کار خود رفتند,مثل همیشه.هنوز ساعتی از آغاز کار نگذشته بود که صدای فریاد چوپانی به گوش رسید:
-گرگ آمد!گرگ آمد!
همه دست از کار کشیدند.یکی گفت:
-باز هم گرگ آمد!
دیگری گفت:
-بیچاره چوپان ها!
آن یکی گفت:
-کسی که گوسفندهایش را به چمن زار می برد,باید منتظر گرگ هم باشد!
یکی دیگر گفت:
-خوب,گرگ گرگ است.می برد,میدرد و می خورد,چه در آغل,چه در چمن زار!
همه سر تکان دادند.همه مشغول کار خود شدند.
از آن پس شب ها گرگ زوزه می کشید و بره ای دریده می شد.رد پای خون آلود گرگ در میان رد پاهای دهکده,رد پایی معمولی شد,مثل زوزه ی او در شب.شمردن هر روزه ی گوسفند های آغل هم یک کار معمولی شد,مثل کاشتن دانه و درو کردن محصول.
از آن پس,همدردی با کسی که گوسفندش دریده شده بود یک کار معمولی شد,مثل پختن غذا و خوردن آن.
از آن پس,سزای گوسفندی که به چمن زار می رفت,همین بود که طعمه ی گرگ شود.پس در آغل ماندن معمولی شد.در چمن زار دریده شدن معمولی شد.همان طور که در آغل دریده شدن معمولی شد.فریاد "گرگ آمد!گرگ آمد!" هم  در میان صداهای ده معمولی شد.دهکده دوباره معمولی شد,با مردمانی معمولی وگرگ هایی معمولی.
مردم خوشحال بودند که همه چیز معمولی است....!!!

Wednesday, July 27, 2011

آقایون راه سبز چه با شرط چه بی شرط چه مشروط ،در انتخابات شرکت نمیکنم، چون هنوز نتونستم فراموشش کنم...+18



سفارش محمد ابن عبدالله به علی : ای علی جان! خوردن پسمانده موش فراموشی می آورد!

محمد ابن عبدالله در روایتی معتر و مستند به نقل از من لا یحضر الفقیه، خصال شیخ صدوق،مکارم الخلاق،دعوات،بحار الانوار و چند منبع معتبر دیگر به علی داماد خویش سفارش میکند:

ای علی جان! چند چیز است که فراموشی میاورد 

خوردن سیب ترش
خوردن گشنیز
خوردن پنیر
خوردن پسمانده موش(مجری: حالا این پسمانده موش برای ما شهریها چیزی نیست ولی روستایی ها زیاد دقت کنن پسمانده موش نخورن علنن در تلویزیون ایران به روستایی های عزیز بی احترامی میکنن)
 خواندن نوشته های روی قبر
راه رفتن بین دو زن
افکندن شپش
حجامت میان گودی سر
ادرار در آب راکد


 دقت کنید پیامبری که ادعای معجزه و دانایی داره یک دلیل علمی و قابل پسند نیاورده و همه دلایلش به شکم و زیر شکم ربط داره و مشخص میکنه در اون زمان اعراب بادیه نشین  پسمانده موش هم میل میکردن!!
درضمن من نمیتونم بفهمم که راه رفتن میان دوزن چطوری فراموشی میاره اگر کسی چیزی میدون به ما هم بگه

این هم ویدئو این اراجیف در رسانه میلی








Tuesday, July 26, 2011

بابا جون که رفتی چشم بسته انقلاب کردی کاش رساله این مردک (خمینی) رو خونده بودی!

مسئله 64 رساله آیت الله خمینی

در چهار جا تخلى حرام است:


اول: در كوچه‏ هاى بن بست در صورتى كه صاحبانش اجازه نداده باشند.
مسئله: یعنی اینکه اگر کوچه بن بست نبود میشه رید توش؟ خب مرد ناحسابی تو کوچه بن بست که بهتر میشه رید چون کمتر رفت و آمد میشه در ضمن  مگر کوچه صاحب داره؟ در حال حاظر صاحب تمام کوچه ها شهرداری هست پس معنی این جمله این میشه که برای ریدن تو کوچه بن بست برید از شهرداری محل اجازه بگیرید هر کس امد گفت چرا اینجا پی پی میکنی مجوز رو در بیارید نشونشون بدید بگید اینم مجوزمون...!!!


دوم: در ملك كسى كه اجازه تخلى نداده است.
آخه مرتیکه پوفیوز خودت میزاری من بیام وسط حیاط خونت برینم که من اجازه بدم تو تو ملک من برینی!؟

سوم: در جايى كه براى عده مخصوصى وقف شده است، مثل بعضى از مدرسه‏ ها.
اونوقت خر میرن از قبرس میارن!

چهارم: روى قبر مؤمنين در صورتى كه بی احترامى به آنان باشد.
سید احمق بی شعور! ریدن رو قبر مرده مردم چه پیامی میتونه  داشته باشه!!؟
خب اگر اینطور باشه که توی بیشعور میگی عیبی نداره 50 میلیون از مردم بدون اینکه بی احترامی کنن میان سر قبرت میرینن خوبه؟ کیف میکنی؟ 
عجب گرفتاری شدیما کم مونده سرم رو از دست این انقلابیون بزنم به دیوار راحت بشم...!!! آخه چه فکری کردید رفتید انقلاب کردید من که هیچ وقت نمیفهمم.

همیشه کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید !

من خیلی خوشحال بودم !

من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم والدینم خیلی کمکم کردند دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود…

فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!

اون دختر باحال ، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم…

یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی !

سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت :

اگه همین الان ۵۰۰ دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو …………….!
من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم…

اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم…

وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم…!

یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم!!!

پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی…!

ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم و هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم به خانوادهء ما خوش اومدی !!!

نتیجه اخلاقی: همیشه کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید !!

Saturday, July 23, 2011

هزینه و مخارج تاسیس یک امامزاده چقدر میشه؟ بجای کارخانه یک امام زاده بزنیم!

در ۳۰ سال گذشته چیزی در حدود ۹ هزار امامزاده افزوده شده است!
عداد امامزاد‌ها در اوایل انقلاب ۱۵۰۰ تن بوده که حالا به ۱۰هزار و ۵۰۰ تن افزایش یافته است!
بیش از ۵ هزار تن از امامزادگان مدفون در ایران را به نام امام موسی کاظم نسبت می‌دهند

استان اصفهان به دلیل شرایط آب و هوایی و تعدد مناطق روستایی یکی از پر
امامزاده‌ترین استان‌های کشور پس از استان‌های شمالی محسوب می‌شود!

تنها در یکی از شهرستان‌های استان اصفهان به نام خوانسار حدود پنج امامزاده وجود دارند که دو تن از آن‌ها دو سال پیش یعنی در سال ۸۸ طی اتفاقی نادر کشف شدند!...

براساس آمار رسمی سازمان اوقاف و امور خیریه٬ در ایران بیش از ۸ هزار امامزاده وجود دارد که زیر نظر این سازمان که رئیس آن از سوی قوچعلی منصوب می‌شود٬ اداره می‌شوند!

این تابلو آیینه تمام نمای مردم ماست!

این تابلو آیینه تمام نمای مردم ماست، مردمی که نمی‌دانند پروفسور به چه کسی اطلاق می‌شود و حتی نمی‌دانند چگونه نوشته می‌شود اما باز هم با استفاده از عناوین استاد و دکتر و پروفسور سعی در ساختن قهرمان برای خودشان هستند.

ما چیزی به نام دکتر آلبرت اینشتین نداریم، استاد ولفگانگ موتزارت تا به حال به گوشم نخورده است. دکتر استیفن هاوکینگ هم ترکیب مسخره‌ای به نظر می‌رسد. می‌دانید چرا؟ چون این انسان‌ها با این عناوین تعریف نشده‌اند. موتزارت را همه جهان با سمفونی‌های بی‌نظیرش می‌شناسند. آلبرت اینشتین و ایزاک نیوتن مترادف علم فیزیک هستند و استیفن هاوکینگ هم نیازی به تذکر “دکتر” پیش از اسمش ندارد.

اما ما دکتر محمد اصفهانی را داریم که خواننده است ! دکتر محمود احمدی‌نژاد را داریم که همه کاره است ! مهندس علی آبادی را داریم که در ورزش همه فن حریف است ! و . . . و از همه مسخره‌تر هم اسم این کوچه است که من تا به حال نشنیده بودم: “پروفسور دکتر”  حسابی!

در چنین مملکتی و با چنین مردمی اگر افرادی مثل علی کردان همه آبروی داشته و نداشته‌شان را می‌دهند تا یک “ورق پاره” با مهر دانشگاه آکسفورد بگیرند نباید تعجب کرد. چون من و شما برایمان همان ورق مهم است و او هم میان بر زده و همان ورق را برایمان آورده، اشکالی دارد؟
تشنگان این عناوین هم پایان ناپذیرند، آن یکی حاجی است و آن یکی دکتر. دیگری استاد است و آن یکی مهندس وآن یکی حضرت آیت ا . . . .
عناوینی برای جمیع ملت ایران هم وجود دارد: باهوش ترین مردم دنیا، با “فرهنگ” ترین مردم جهان، نویسندگان منشور حقوق بشر و…
اما اینکه ما دکتر‌ها و مهندس‌ها و اساتید در کجای کاروان پر شتاب علم و فرهنگ جهان قرار داریم چیزی است که یا درباره آن سکوت می‌کنیم و یا دروغ می‌گوییم! مهم آن پیشوند است که ما داریم.

Friday, July 22, 2011

در انتخابات شرکت نمیکنم! حتی اگه:

حتی اگه مموتی بیاد برقصه از آقا هم نترسه...
حتی اگه لاس وگاس بیاد جمکران
 حتی اگه جنتی توخطبه های نماز جمعه تهران 1 ساعت کردی برقصه 
حتی اگه امسال همراه سیب زمینی، خیارم بدن!
حتی اگه آغا ریشو پشمشو با تیغ بزنه!
حتی اگه بنیاد مستضعفان میلیاردها دلار داراییش رو به جای فلسطین و لبنان خرج مردم مستضعف ایران کنه!
 حتی اگه دوباره بنزین لیتری 100تومن شه!
حتی اگه نیروی انتظامی بیاد در هر خونه یدونه دیش و ماهواره بده!
حتی اگه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز چاپ "آیات شیطانی" رو بده!
حتی اگه جام‌جهانی فوتبال زنان تو قم برگزار شه!
حتی اگه حجاب رو اختیاری کنن!
داريوش اقبالي تو مهدیه تهران اذان بخونه!
 حتی اگه باراک اوباما کاندید شه!
 حتی اگه لِیدی گاگا رو بکنن مجری برنامه‌ی زلال احکام!
حتی اگر خاتمی...
منبع
 
 

دلیل حلال بودن گوشت گاو و گوسفند از نظر اسلام و حرام بودن گوشت خوک!

شنیدین می‌گن چون خوک حیوون بی‌غیرتیه، خوردن گوشتش آدم رو بی‌غیرت می‌کنه؟ الان دارم به تاثیر گوشت گوسفند و گاو تو این فرهنگ فکر می‌کنم.

Thursday, July 21, 2011

صحبت یک پیرزن با هوش با یک بسیجی

پسرم ! شما ازدواج کردی؟
لباس شخصی بسیجی (با بداخلاقی) : نه!
گفتم کلن ازدواج نکنی به امید خدا نسلتون منقرض بشه ...!

Saturday, July 16, 2011

اندر فواید روحی و جسمی نیمه شعبان و ازدیاد لواط ! هشدار به والدین در این شبهای عزیز!

والا تا اون جایی که ما یادمونه در این شبهای مبارک به لطف بیکران آقا امام زمان و حکومت نایب بر حقش درصد لواط به طرز چشمگیری افزایش میابد.
عامل اصلی در بالا ذکر شد و عوامل دیگری هم دخیل است:
1.بیغیرت شدن پدر و مادر در این شبهای عزیز و سپردن فرزند خام خود از شب تا صبح به دست گرگان درنده امام زمان!
2.برپایی چادر و مامنی امن برای رسیدن به هدف کثیف
3.زمان مناسب از شب تا الهه صبح و خلوتی محل برای انجام عملیات
4.راضی شدن طعمه برای ثواب بیکران در این جشن موهوم
5....
اگر کسی  دلایل دیگه  هم داره اضافه کنه !!!



Wednesday, July 13, 2011

من اگر خدا بودم! با دیدن این کودک از خودم خجالت میکشیدم


من اگر خدا بودم اجازه نمیدادم کودکی اینگونه شود!
 من اگر خدا بودم کودکی اینطور میشد سرم رو مگذاشتم زمین میمردم!
 من اگر خدا بودم عاملین این مصیبت رو نابود میکردم!
من اگر خدا بودم...!
مگر خدایی هم هست!؟

Monday, July 11, 2011

آخوند حرومیِ مریض: کاشکی منم دختر بودم مشتری خیلی داشتم! ۴ تا ماشین جلوی ما هم وا میستاد

دخترهایی که کت و دامن تنگ میپوشن میبرشون جاده هراز! //آخوند بیچاره رو هیچکی سوار نمیکنه... مردم مریضن//
مال دزدی رو میبرن سید اسمائیل//دختر رو میبرن جاده هراز//
مرها بیغیرتن که میزارن زنهاشون لباس آنچنانی بپوشن 





Sunday, July 10, 2011

جنایتی هولناک، در حق نوزاد تازه به دنیا آمده در سعادت آباد تهران

ای خدا چه بر سر این مردمان آمده  چرا ما اینطور شده ای ؟
چرا ما اینقدر سنگدل شده ایم در این سی سال چه بر سر ما آمده که با این طفل معصوم اینگونه رفتار کنیم ؟ 
مگر این نوزاد چه گناهی داشته ؟
متاسفم برای این جامعه مریضی که نیاز به درمان فوری در آن حس میشود ما باید اول خودمان را درمان کنیم بعد حاکمانمان را...
این نوزاد معصوم در اولین دقایق تولد، داخل سطل زباله مکانیزه رها شده
این عکس هفته گذشته در یکی از خیابانهای سعادت آباد گرفته شده، اینکه چرا والدین حاضرشده اند دست به چنین رفتاری بزنند، جای سوال فراوان دارد...!!

Monday, July 4, 2011

طلسم خمسه


نمونه ای از خرافه مشترک میان ادیان ابراهیمی که از یهودیت آمده. این طلسم در زبان عبری "خمسا" نام دارد که به شکل یک دست است و معمولا رنگ لاجوردی دارد. این طلسم برای دوری از "چشم زخم" بکار می رود. نام های دیگر آن در مسیحیت "دست مریم" در اسلام " طلسم خمسه" یا "دست فاطمه" و در میان شیعیان "دست ابوالفضل" می باشد. کاربرد آن در همه ادیان برای دوری چشم زخم است. تنها در میان شیعیان چون نشان دست ابوالفضل نیز می باشد، در مراسم سوگواری عاشورا کاربردی سمبلیک هم دارد. در این آلبوم از گونه های مختلف آن نمونه
البته این نماد و خرافات کاربردی مشابه آن در ادیان هندی و بودایی نیز وجود دارد .

بنا به باور باستان شناسان ریشه این سمبل به فنیقی های باستان "کنعانیان" ( سرزمینی در بر گیرنده: سوریه، لبنان، اسراییل و اردن) باز می گردد. آنها خمسه را سمبل الهه تانیت (الهه نگهبان شهر کارتاژ پایتخت فنیقیه) می دانستند و از آن برای نگهبانی خود از چشم زخم استفاده می کردند. البته سمبل دست یا کف دست در ادیان هندی نیز موجود می باشد و نشان و نماد
خدا یا الهه های هندو نیز است. این نماد از آئین هندو به آئین بودایی نیز انتقال یافته است.

Thursday, June 30, 2011

نماد اصلاح طلبی موسوی و کروبی هستند، تا زمان ایستادگی آنها از اصلاح طلبی نامید نمیشوم

گوشه و کنار میبینیم که لینکهایی علیه اصلاح طلبان ارسال میشه و بعضن رای خوبی هم میاره از دوستان میخواستم که رای دادن به این گونه لینکها دقت نظر بیشتری داشته باشند.

به این دلیل که  کسانی که پایه گذار بزرگترین جنبش مدنی و قوی ترین جنبش بعد از انقلاب 57 بودن اصلاح طلبان بودند که بزرگترین چالش رو در برابر حکومت بوجود آوردند که تا براندازی کامل نظام پیش رفت و حکومت بیشترین واهمه و ترس رو از اصلاح طلبان دارند نه اپوزیسیون خارج از کشور ما نباید این اهرم فشار و آلترناتیو قوی رو به راحتی از دست بدیم و باید بیش از هوشیار باشیم.

اگر یادتون باشه سال 84 مردم با اصلاحات قهر کردن و قهر مردم نتها دست آوردی نداشت بلکه  باعث بوجود آمدن احمدی نژادیسم شد و بهترین فرصت شکوفایی کشور  در زمان گرانی بیسابقه نفت از کف رفت و تمام ارز گشور توسط تیم احمدی نژاد و خامنه ای به بغما رفت.

بعد از آن در سال 88 بود که میر حسین موسوی و مهدی کروبی با همراهی اصلاح طلبان به نام امثال خاتمی و تاج زاده ابطحی و غیره... بزرگترین چالش حکومت را رقم زدند که رژیم در خواب هم نمی دید که  اینطور ضعیف و بی پایگاه باشد.  که هنوز این چالش عظیم در حکومت باقی مانده و مانند آب زلالی است که در حال پوساندن پایه های رژیم است.

پس تا زمانی که موسوی و کروبی نماد جنبش سبز باشند و بر سر مواضع خود با مردم باشند هیچگاه از اصلاح طلبان رویگران نمیشوم و رویگردانی از مردانی که زندگی، جان، مال، و ناموس.. خود را برای ایستادگی در برابر دیکتاتور گذاشتند را نامردی به خون کشته شدگان و آسیب دیدگان میدانم مگر در صورتی که یکی از طرفین  اعلام نمایند که راه آنها ازیکدیگر جداست اون زمان میتوان در مورد اصلاح طلبان تجدید نظر کرد.

Wednesday, June 29, 2011

تجاوز گروهی به فوتبالیست‌ها!

ریئس پلیس ایران: تقصیر این بازیکناست که شرت ورزشی تحریک کننده پوشیدن دیگه!!!

Tuesday, June 28, 2011

بالاترین از نظر من یعنی:هیچ آدابی و ترتیبی نجو...هرچه میخواهد دل تنگت بگو

علیه اسلام لینک نفرستید باعث ریزش نیروهای مذهبی میشه!!....
علیه موسوی و دهه شصت چیزی نگید الان وقتش نیست!!....
به رضا پهلوی و چهارتا فسیل سلطنت طلب کاری نداشته باشید تفرقه میشه!!..
لینک در مورد مجاهدین ندین وزنه ای نیستن!!...
 بهرحال اینجا هرچی بفرستی یه سری موافق و یه سری مخالفن و هیچ کاریش هم نمیشه کرد به نظر من هیچکس نمیتواند ونباید راجع محتوای لینک هامحدودیتی اعمال بکند.فقط شکل ظاهری لینک با قوانین بالاترین مطابق باشه کافیه و جهت دهی به لینکها و تغییر محتوا به نفع مخاطب را سم مهلکی برای بالاترین میدانم.
بالاترین از نظر من یعنی:هیچ آدابی و ترتیبی نجو...هرچه میخواهد دل تنگت بگو
منبع 

Monday, June 27, 2011

زن مثل ویروسه، وارد زندگیت بشه...!

زن مثل ویروسه، وارد زندگیت بشه:
1. جیبهاتو Search می کنه
2. پولاتو Delete می کنه
3. خانوادتو Edit می کنه
4. ارتباط با دوستاتو Cut می کنه
5. خوشیهاتو Cancel می کنه
6. آخرش هم؛ مخت Hang می کنه !

Newer Posts