Thursday, September 15, 2011

امنیت را به دخترانمان هديه دهیم

زنی بود زیبا با چهره ای مصمم که رد تجربه در آن به چشم می خورد و مرد،همسرش، چهره ای مهربان و دلنشین داشت.زن طرف صحبت من قرار گرفته بود.
مشاوره می خواستند در خصوص شروط ضمن عقد.
دخترشان در آستانه ازدواج بود و آمده بودند تا از شروط بدانند.
لبخند به لبم نشست از تصور اینکه پدر و مادری تا این حد نگران آینده دخترشان هستند که خودشان شخصا در حال پیگیری این موضوع هستند شاد شده بودم، که در صجبتهای مقدماتی به داماد آینده گفته بوده اند که نیازی به مهریه سنگین نمی بینند اما می خواهند که حتما دخترشان حق طلاق داشته باشد.
در مورد تمامی شروط و نحوه ثبت آن برایشان توضیح دادم.
مرد چند کلمه ای بیشتر حرف نمی زد.بعد از حدود یک ساعت و در حالیکه میخواستند بروند مرد به آرامی گفت: 
" می دونید،من میگم دختر آدم هزارتا سکه هم که مهریه داشته باشه نمی ارزه به یه لحظه سختی و ناراحتیش در خونه شوهر،مهم اینه که هر وقت ناراحت بود بتونه برگرده"
و من بعد از مدتها از دیدن افرادی که برای مشاوره آمده بودند پر انرژی شده بود و لبخند از لبانم دور نمی شد.
منبع

0 comments:

Post a Comment

Newer Posts Older Posts